)(((;) ماهی گیر کویر (;)))(

آموزش.داستان.طنز.دست نوشته

)(((;) ماهی گیر کویر (;)))(

آموزش.داستان.طنز.دست نوشته

عنوان نداره

اینم فقط به خاطر اینکه وبلاگم فسیل نشه حس خنده نمیاد این چند وقته ...


به سلامتی همه رفیقای نیمه راه ... به سلامتی اونایی که می گفتن بدم میاد که منو با بقیه یکی کنی. من مث بقیه نیستم ... به سلامتی اونایی که نیستن به یادمون ... به سلامتی همه قدیمیا ... به سلامتی همه اونایی که مث شمع تا صبح سوختن اما یه سوسک بالدارم به شعلشون نسوخت ... به سلامتی همه اونایی که صاف و ساده رفتن جلو ولی بعضیا خط خطی شون کردن ... به سلامتی همه بره های دیروز. گرگ؟ نه گربه های امروز ... به سلامتی همه اونایی که رفتن از پیش ما اما ما هستیم به یادشونــــــــ


صفای همه رفقای وبلاگی که ما نبودیم نذاشتن بپوسه اینجا ...

اومدم

بسم رب الشهدا
هی برو بچس آغازی دوباره ... دوباره مجبورید مزخرفات منو بخونید... البته مجبور مجبورم که نه

تبریک ای ایران

                           


فقط اومدم:


مقام اول بسکتبال آسیا

مقام اول پرورش اندام آسیا

مقام اول پروش والیبال نشسته


رو بهتون تبریک بگم.


پیروز باشی ایران

ساعت شنی!


سلامی به گرمی خورشید!

بچه که بودم یه ساعت شنی داشتم که خیلی دوستش داشتم اما هیچ وقت زبونشو نمی فهمیدم که چی می خواد بهم بگه! (البته من از همون اول می فهمیدم الان اینطوری می گم که ریا نباشه!) بزرگ هم که شدیم فکر کردیم همین طوری به دنیا اومدیم! نه بچه گی ای و نه گریه و نه مریضی و نه بی خوابی های مادری و نه بی تابی های پدری و نه اسباب بازی هایی که کلی باهامون حرف داشتن. خلاصه امروز رفته بودم سراغشون اون ساعت شنی رو پیدا کردم. خلاصه با هم کلی حرف زدیم البته یه کم عصبانی بود.

 می خواهید بدونید چی بهم گفت؟


چندتا درس از ساعت شنی:
1. اگر چه بعضی ها پایین اند اما همیشه جای پاشون محکمه!
2. هیچ چیز یه روز تموم میشه!
3. هیچ کس برای همیشه اون بالا نمی مونه!
4. همه به مقصد میرسیم اما یکی زودتر و یکی دیر تر!
5. همه ی ما به یه مقصد می رسیم!
6. راننده ی اتوبوس زمان پسر خالمون نیست که هر جا خواستیم بایسته!
.
.
.
بقیش رو هم خودتون بگید!


خط خطی شده به دست پسرک

مجبورم خودم بنویسم!

 

یه مدتی بود می خواستم آپ کنم، اما حال و حوصله نداشتم که خودم تایپ کنم. بله دیگه آدم گ.ادی که وبلاگ میزنه باید همه ی آپاشو کپی کنه دیگه! ما هم رفتیم توی بلاگفا و بلاگ اسکای هرچی وبلاگ بروز شده بود باز کردیم. فکر می کنید چی پیدا کردم.... نه نمی گم یه کمی به خودتون فشار بیارید.... آهان فهمیدم خودم میگم. ((هیچی!!!)) هه هه هه..... هرچی وبلاگ رفتیم یا تیریپ خودکشی داشت یا عشق گمشده یا آدم های موجی سبز! گفتم اگه من هم بخوام عشقولی و غمگین بنویسم پس دیگه هیچ وبلاگ منحصر به فردی توی اینترنت پیدا نمیشه دیگه! (البته شوخی کردم، جسارت نباشه! من خودم یه عالمه وبلاگ توپ سراغ دارم. که به شما نمی گم. چون دیگه تو وبلاگم نمی یاد!)

 پس دیگه باید خودم دست به کار بشم، اما درباره ی چی بنویسم؟ بگذارید فکر کنم.......من از ایکیوسان سریع ترم دیس نشید..... زودی به نتیجه می رسم.......

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

هی چی یادم نیومد!!!!

اما حتما توی پست بعدی جبران میکنم!

در ضمن رمز آمار روهم برداشتم که نگید هی خودش میاد تو وبلاگ که آمارش بره بالا!(عمرا فکر نکنید که من توی وبلاگ قبلیم از این کارا می کردم)


پس فعلا

یا علی